صدای حجت اشرف زاده میپیچه توی کافه . همایون زیر لب میخونه "تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی ..." . نبات رو توی چایی حل می کنم و بهش میگم "میدونی مشکل کجاست ؟ اونجایی که یه وقتایی ما خودمون ماهِ یه ماهی ایم ... ولی انقدر همون بالای آسمون میمونیم که طفلکی مجبور میشه واس دیدنمون کج شه و روی آب بیاد ... کاش به موقعش برسیم به برکه ی کاشیِ ماهی مون که نبودمون اندوه بزرگ کسی نشه ."
کاش همیشه اینجور بشه ...
:(
ایشالا که باشه .
دیونه کننده س این آهنگ
کاش به موقعش برسیم به برکه ی کاشیِ ماهی مون که نبودمون اندوه بزرگ کسی نشه .
کاش....
آره ... جزو بهترین آهنگاییه که شنیدم .
سلام عزیزم.قبلنا یه بار واست کامنت گزاشتم.پست شماره 59.فک کنم وبلاگتو خاموش دنبال میکنم بیشتر.راستش یه سوال بی ربط با پست داشتم:
فک کنم توی یکی از پست ها ادرس پیج اینستاتو گزاشته بودی.
الان پیداش نکردم.میشه ادرس روداشته باشم؟
البته اگه اینجا نمیشه بگین به ایمیلم بفرستین چون وبلاگ ندارم.
ممنون.(اخه دوس دارم تو اینستا هم همراهتون باشم )
kimiajim آیدی اینستاگراممه :)
بعدش میاد میگه اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی.
واقعیت اینه که حتی اگه باشه اندوه بزرگیه مثل وقتی که نباشه
این آهنگ انقدر وصف حال منه عطیه که دفعه ی اول که شنیدمش هی می گفتم من کی زندگیمو واس این تعریف کردم !
نه ماه می تونه پایین بیاد نه ماهی می تونه بالا بره. هردو مجبورند دل خوش کنند به یک وجب حوض کاشی.
هعـــــــــــــی
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزگیست چه باشی چه نباشی
لابد نمیشه برسیم آخه اگه بخوایم بیایم زمین که نمیشه
ماه اگه عاشق باشه تا زمینم میاد ...