فیلم "دختری که تنها به خانه میرود" قرار است یک فیلم ژانر وحشت باشد . فیلمی ترسناک درباره ی موضوع کلیشه ای عشق بین خون آشام و انسان . با این تفاوت که این بار ، این داستان کلیشه ای ترسناک-رمانتیک در ایران و در شهری به نام "شهر بد" رخ میدهد . کارگردان با تمام توان در تلاش بوده تا فضایی شبیه به شهرهای ایران را نمایش دهد اما متاسفانه یا تلاشش به حد کافی نبوده است یا سال هاست که هیچ تصویری از ایران نداشته .
در سکانس های اول فیلم چیزی که به شدت شما را تحت تاثیر قرار میدهد و شروعی است برای فهمیدن این که دارید یک فیلم درجه 3 را تماشا می کنید ، لهجه ی بازیگران است و نحوه ی ادای دیالوگ ها که به دلیل لهجه ی بد فارسی مصنوعی شده و هیچ حسی به بیننده القا نمی کند .
بعد ازگذشت یک ربع از این فیلم شما کاملا متوجه عمق فاجعه میشوید ... طوری که یا فیلم را قطع می کنید یا اگر جزو آدم هایی هستید که کامل دیدن فیلم برایتان مهم است ، به سراغ گوشی مبایلتان میروید و پیغام ها را چک می کنید .
تنها نکته ی مثبت فیلم شاید نور پردازی آن باشد که زیر سایه ی داستان حوصله سربر و بازی های مصنوعی به چشم نمی آید مگر برای آن هایی که به نکات فنی فیلم ها دقت می کنند .
در نهایت اگر دنبال فیلمی هستید تنها با یک الی دو سکانس خوب ، توصیه می کنم این فیلم را از دست ندهید . البته باید ذکر کنم که همان یک الی دو سکانس هم صحنه های رمانتیک فیلم است و درجه ی خوب بودنشان صرفا در حد قابل تحمل بودن است !
ی ِ عالمه ممنـون :))
دیروز با پسرخاله بحث میکردیم ک ِ ببینیم این فیلمُ یا نَ :)
الان فهمیدم حتمـا باید دیـد :))
آره .. حتما باید دید !
من قبلا دلم میخواست به خاطر ترانه فیلم که علی عظیمی خونده فیلم رو ببینم اما نمیدونم چرا نشد دیگه ببینم.
علی عظیمی نخونده که
کار گروه کیوسکه
اتفاقا موزیکش حروم شده رو این فیلم !