یک چیزهایی در فیلم ها و سریال های ایرانی شده است رُکن ثابت و هیچ وقت هم تغییر نمی کند . فرقی نمی کند که کارگردان اصغر فرهادی باشد یا یک جوان تازه کار . یک چیزهایی همیشه در فیلم ها و سریال ها ثابت است و انگار شده است بخشی از یک فرهنگ . جا افتاده است بین همه و هیچ کس هم قصد تغییرش را ندارد . یکی از همین نکاتی که بین اهل سینما و تلویزیون جا افتاده و بخش تغییر ناپذیر کارشان شده است ، نقش زن خانه دار در فیلم هاست .
در تمام فیلم ها و سریال ها زنان خانه دار خانم هایی چاق ، بی سواد ، به دور از جامعه و با لباس هایی گشاد و گل گلی هستند که تمام عمرشان دارند قرمه سبزی می پزند و خانه را جارو میکنند و دغدغه شان مولودی زری خانم و روضه ی اشرف خانم است ! و در مقابل زنان شاغل ، خانم هایی با اندام های ظریف و تحصیلات بالا و تیپ هایی مُد روز هستند که دائم در حال شرکت در جلسات و قرارهای اداری اند . زنانی که برخلاف خانم های خانه دار، به ظاهرشان اهمیت می دهند ... ابروهای مرتبی دارند و لباس های شیک می پوشند .
اما نکته ی جالب این جاست که من هرگز موفق به دیدن یک زن خانه دار با شرایطی مثل زنان خانه دار فیلم ها نشدم . مادرم زنی خانه دار بود و هست . اما از کودکی ام تا به حال هرگز ندیدم که وزنش از اندازه ی معمول بیشتر شود . هرگز ندیدم که ابروهایش نامرتب شود یا از وقتی که موهایش شروع به سفید شدن کرد ، دیگر هیچ وقت ریشه ی طبیعی موهایش را ندیدم . مادرم زن خانه داری است که همیشه یک جلد کتاب در حال خواندن در دست هایش دارد . حتی اولین تصاویری هم که از مادرم در خاطرم هست تا همین الان ، کتاب خواندن جزو جدا نشدنی زندگی اش بوده و هست . برخلاف تمام فیلم ها و سریال ها ، آراستگی یکی از مهم ترین ارکان زندگی مادرم است . حتی همین الان که پایش را گذاشته است آنور مرز چهل سالگی هم به پوشش و آرایش و عطرش اهمیت می دهد . هیچ وقت به یاد ندارم که مادرم بدون لباس خواب ، خوابیده باشد یا وقتی در آغوش گرفتمش بوی تند پیاز داغ بدهد .
مادرم زن خانه داری است که هیچ شباهتی با کارکتر فیلم ها ندارد . در کنار آراستگی و اهمیتی که به زیبایی و مرتب بودن خودش می دهد، همیشه یک مادر بوده است که نگذاشته پای هیچ رستوران و تهیه غذایی به سفره ی خانه اش باز شود ، صبح ها برای بچه هایش صبحانه حاضر کرده و آن ها را با لباس های اتو شده به مدرسه فرستاده است ، برایمان قصه های زیادی خوانده ، همیشه حواسش بوده که لباس هایمان بوی خوب بدهد و مرتب باشد و حالا هم که داریم دوره ی نوجوانی و جوانی را می گذرانیم مراقب است که سلامت روانی بچه هایش در خطر نیفتد .
مادرم زن خانه دارِ باسوادی است که کتاب های زیادی خوانده و فیلم های زیادی دیده است . زنی است که با کارکترهایی که کاگردانان ایرانی می سازند مغایرت دارد . مادرم زنی است که ثابت می کند میتوان مادرِ خانه داری بود با زنیت ها و خصوصیات خانومانه؛ زنی است که باعث می شود از خانه دار شدن نترسم ... که باعث می شود رو به روی "شغل مادر" با افتخار بنویسم "خانه دار" .
خدا حفظشون کنه
متشکرم.
سلام..و درود
دلم برای نوشته هات خوبت تنگ شده بود
مادر های خانه دار مرتب...مادر هایی که مراقب وضعیت جسمی خودشان باشن..همیشه یک کتاب دست شان باشه...دنبال کار های خاله زنکی نباشن..زیاد نیستن .نمیگم کلا وجود ندارن...و فیلم های ایرانی به جای اصلاح این موضوع رو ثابت کرده..که یه نقصه...و توی ذهن ها همچین تصویری رو ایجاد کرده که باعث شده برای دختر های جوان خانه دار بودن یا غذا پختن و رسیدگی به بچه ها یه قسمت بی اهمیت زندگی شون بشه..همین باعث میشه نسل های آینده تر اصلا تربیت نشن..فقط بزرگ شن اون هم وابسته به اجتماع...هیچکس دیگه به فکر این نیست که در آینده قراره خونه ای رو اداره کنه..فقط به فکر شغل و درآمد خوبن چون فکر میکنن شغل شخصیت میاره..باید این موضوع اصلاح شه
همین الانشم میشه تربیت افتضاح نسل بعدو دید ! بچه های لوس و مغرور و پوچ !
یه جورایی خانه دار بودن شده مثل فحش براشون !
متاسفانه خیلی از تصورات و باورهای غلطی که در جامعه مون شکل گرفته و به هیچ روشی هم دیگه قابل تغییر نیست اکثریتشون اشتباهات ِ تلویزیونی هستن!
تاثیرات رسانه رو خب نمیشه دست کم گرفت .
ببین چه قدر باورهای قشنگ میتونستن جا بندازن با همین تلویزیون و به جاش کلی چرت و پرت کردن تو مغزمون !
خدا حفظشان کند.
خوش به حالتان با داشتن چنین مادری :)
متشکرم .
خدا همه ی مادرا رو حفظ کنه ایشالا .
مادرم آن پایین
استکان ها را در خاطره شط می شست